گندهلاتها را بیخیال؛ بچهسوسولها را بچسبید!
گندهلاتها را بیخیال؛ بچهسوسولها را بچسبید!
قهرمان ارومیهای بینالمللی کاراته، اسماعیل کشاورز، برای آیین گشایش باشگاه کاراته به کردستان عراق دعوت میشود.
پس از چند روز بیخبری با خانواده خود تماس گرفته و گفته که در بازداشتگاه نیروهای امنیتی کردستان است.
بعد از یک ماه خانواده وی موفق شدند که به مدت ۳ دقیقه او را ببینند. در حالی که صورت وی کبود، سرش شکسته و پلکهای چشمانش زیر شکنجه نیروهای امنیتی پاره شده است.
با کمی جست و جو موارد مشابه زیادی میابید که در کشورهای کوچک همسایه، ایرانیان تجربه کردهاند.
توجه کنید که کشورهای کوچک و ضعیف را میگویم.
هم اکنون در زندانهای قرون وسطایی ترکمنستان چندصد ایرانی به جرم به همراه داشتن قرص متادون و استامینوفن در تریلی ترانزیتیشان یا ورود اشتباهی قایقشان به آبهای ترکمنستان محکوم به زندانهای دراز مدت شدهاند.
همه دارایی این اشخاص به سود دولت ترکمنستان مصادره شده است و هزینهی زندانی شدنشان را باید خانوادشان بپردازند.
بعضی از زندانهای این کشور مانند زندان ماری دارای چنان شرایط بدی است که تعدادی از ایرانیان در آنجا جان خود را از دست دادهاند.
چند صد هزار گردشگر ایرانی سالانه به جمهوری آذربایجان سفر کرده و با خاطرات ناخوشایند برمیگردند. به بهانههای بیهوده پلیس گردشگران ایرانی مخصوصا کسانی که با خودروی شخصی رفتهاند را جریمههای سنگین میکند.
با توجه به گفتههای رئیس انجمن ایرانیان ساکن جمهوری آذربایجان، ایرانیانی که از گمرک آستارا به آذربایجان میروند به بهانههای مختلف از حدود هفتاد درصدشان رشوه دریافت میشود.
امارات که تا نیمسده پیش هنوز یک کشور نشده بود، اکنون نه تنها سرمایه سرمایهداران ایرانی را به خود کشانده، بلکه همان سرمایهداران را به شیوههای گوناگون، خوار و کوچک میشمارد. از انگشتنگاری گردشگران ایرانی یا باز گرداندنشان از فرودگاه به ایران بگذریم.
دستگاههای دیپلماتیک ما هم هنوز واکنش جدیای به این رویداد نشان ندادهاند؛ همانگونه که واکنش جدی به زندانی شدن ایرانیان در ترکمنستان، رشوهگیریهای گسترده از ایرانیان در جمهوری آذربایجان و برخوردهای خوارکننده با ایرانیان در امارات هم نشان ندادهاند.
اینها آیا با مفهوم «ایران مقتدر» که مدام از زبان مسئولین نظام میشنویم، همخوانی دارد؟ «ایرانی سربلند» که بیشتر اشارهاش به شهروندان ایرانی بود را سالها است در صفهای دراز و شبانه پشت درب سفارتخانههای کشورهای متوسط (و نه ابرقدرت) همچون هند و چین و…، بیارزش شدن گذرنامه ایرانی و… دیدیم.
هنوز امیدواریم که نشانهها دروغ گفته باشند و دستگاه دیپلماسیمان بالاخره تکانی به خود داده و با قدرت از حقوق ایرانیان، دستکم در برابر کشورها یا سرزمینهای کوچکی که بیشترشان تا چندی پیش زیر حاکمیت ایران بودند، پشتیبانی کند.
اینها واقعا مهمتر است از شاخ و شانه کشیدن برای گندهلاتهایی همچون امریکا و انگلیس. هم مهمتر است و هم بیشتر به چشم ما شهروندان میآید.