از قتلی که انجام دادم پشیمان نیستم

از قتلی که انجام دادم پشیمان نیستم

قتل – قتل با چاقو

قتل – قتل با چاقو

یکشنبه حوالی ساعت ۱۳ به بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران وقوع یک جنایت در حوالی بلوار تعاون در غرب تهران واقع در خیابان باران را اطلاع دادند.
در هنگام مراجعه به محل وقوع جرم مشاهده کردند که قاتل مردی میانسال است که قبل از فرار دستگیر شده و از وی دو قبضه چاقو گرفته‌اند.
پس از تحقیق از همسایه‌ها مشخص شد که جمشید با دو قبضه چاقو به سمت ۲ نفر از همسایه‌ها حمله‌ور شده و آن‌ها را زخمی کرده است که منجر به فوت یکی از آنان شده است.
با تحقیقات بعدی مشخص شد که قاتل تنها در آپارتمان اجاره‌ای واقع در همان ساختمان زندگی می‌کرده و چند بار اهالی متوجه درگیری وی با مرد زخمی و مقتول شده‌اند.
جمشید:
۲ تا از برادرانم آپارتمان‌هایی از ساختمان محل جنایت را خریده بودند و یکی از آنها خانه خود را به من که تنها هستم و با مسافرکشی هزینه زندگی خود را تامین می‌کنم اجاره داد و من از سال ۸۸ در این ساختمان ساکن شدم.
در طی این سال‌ها با همسایه‌ها زیاد در ارتباط نبودم و با کسی هم درگیری نداشتم تا اینکه از سال ۹۱ با یکی از همسایه‌ها که مغازه ۲ متری در زیر ساختمان داشت درگیریم شروع شد و دلیل اختلافمان کرایه دادن مغازه به افراد مختلف بود که به علت تغییر دکوراسیون سر و صدای زیاد برای ساکنان درست شده بود.
در اواخر مغازه به بنگاه املاک تبدیل شد و شرایط برای من هر روز بدتر می‌شد و آن‌ها همکاری لازم برای اتمام این شرایط نمی‌کردند.
مدتی بود که افرادی غریبه مرا تعقیب می‌کردند و کتک می‌زدند که اخیرا متوجه شدم از سوی مرد همسایه اجیر شدند. برادرم سال ۹۲ پس از اینکه در دام اعتیاد گرفتار شد ناپدید شد که احتمال می‌دهم کار مرد همسایه باشد.
چند روز گذشته مرد همسایه ۳ نفر را اجیر کرد تا مرا در بوستان گفت و گو کتک بزنند و ۳ انگشت من شکست و از شکایت کردن ترسیدم. از آن پس قصد کردم از مرد بنگاهدار و همسایه انتقام بگیرم روز بعد به پشت شهرداری رفته و ۲ چاقو از فروشنده سالخورده خریدم.
روز یکشنبه که زباله را در خیابان گذاشتم مرد بنگاهدار و همسایه را دیدم با آنها دعوا کرده سپس چاقو را از جیبم در آوردم.
اول بنگاهدار را زخمی کردم سپس به دنبال مرد همسایه رفته و وی را زخمی کردم با فریاد دخترش همسایه‌ها آمدند و مرا دستگیر کردند هنگامی که متوجه شدم مرد همسایه هنوز زنده است خواستم به وی ضربه دیگری بزنم که ماموران رسیدند.
از کاری که کردم پشیمان نیستم و اگر ۳۰۰ بار اعدامم کنند اشکالی ندارد.

0 پاسخ ها

دیدگاه خود را ثبت کنید

آیا می خواهید به گفتگو بپیوندید؟
مشارکت

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.