اختلال شخصیت اسکیزوئید
اختلال شخصیت اسکیزوئید
بیمارانی هستند که در زندگیشان دارای الگوی انزوای اجتماعی بوده و مواردی که در آنها زیاد دیده میشود:
از تعامل انسانی حتی گاهی با اعضای خانواده ناراحت میشود.
این اشخاص درونگرا میباشند و به دلیل اینکه حالت عاطفی آنها محدود و کند میباشد کسانی که غیرمتخصص هستند این افراد را خشک و بیاحساس میدانند. معمولا دیگران افرادی که به اختلال شخصیت اسکیزوئید مبتلا هستند را افرادی تکرو، عجیب و غریب، نامتعارف و منزوی میدانند.
بارزترین خصوصیات این افراد:
این افراد معمولا به اینکه با دیگران حتی فامیل رابطه برقرار کنند تمایلی ندارند و از آن لذتی هم نمیبرند. در صورت امکان این افراد به یک اتاق مجزا که به خودشان اختصاص دارد میروند و جز تماسهای معمولی و ضروری با دیگران ارتباط برقرار نمیکنند.
تا بتوانند در هیچ جمع و مراسمی شرکت نمیکنند به همین دلیل به آنها اشتباها خجالتی گفته میشود.
این افراد تقریبا به دنبال انجام فعالیتهای انفرادی هستند (نگهبانی شبانه، کار با کامپیوتر و …) و این به معنای علاقه آنها به انجام این کارها نمیباشد بلکه یک راه برای دوری کردن از دیگران و مشغول کردن خودشان است.
در کل کارهایی که برای این افراد لذت بخش است کارهای انتزاعی و مشاغل مرتبط با وسایل بی جان است؛ مانند کارهای مرتبط با چوب، فلز، ستاره شناسی و …
نکتهی مثبتی که این افراد دارند توانایی تحمل درجه بالایی از استرس و تنهایی میباشد از همین رو آنها برای شغلهای سخت مانند کار کردن در یک ایستگاه دور افتاده بسیار مناسب میباشند.
هیچ دوست صمیمی نداشته و دوستان معمولی کمی دارند که آن هم به اجبار است و رابطه سطحی با اعضای خانواده خود دارند. میل جنسی ندارند و در صورت ازدواج از آن لذتی نمیبرند و تنها به آن به چشم یک تکلیف و یک نوع فعالیت نگاه میکنند.
این افراد نسبت به تعریف و انتقاد بیتفاوت بوده و واکنشی نشان نمیدهند.
از بعد احساسی به معنای واقعی بیاحساس و بیروح هستند.
دارای گقتار و حرکتی آرام و یکنواختاند و نمیتوان در لحظه دریافت که چه احساسی دارد.
احساس و هیجانی از خود نشان نمیدهند، بی روح و یخ هستند.
بیشتر زمانها در رویا و خیال سپری میکنند از همین رو در روابط ساده خود ناشیانه عمل میکنند.
این افراد از نظر عدم پذیرندگی و بیثباتی احساسی در سطح بالا و از بعد تعهدپذیری، سازگاری و برونگرایی در سطح پایینی قرار دارند.
این افراد در هنگام رفتار و گفتار مانند آدم آهنی بوده و مولفههای احساسی و هیجانی ندارند.
با توجه به اینکه این افراد نسبت به محرکهای اجتماعی کرخت و بیتفاوت هستند حتی اگر یکی از افراد مورد علاقه خود را از دست بدهند خیلی افسرده و دلمرده نمیشوند.
بیشتر مردان به این اختلال دچار میشوند یا زنان؟
این اختلال در مردان شایعتر از زنان بوده و کمتر از ۱ درصد افراد جامعه به این اختلال دچار میشوند.
این اختلال دارای علت خاصی نمیباشد ولی دو عاملی که در آن نقش ایفا میکنند عامل ژنتیکی، خانواده ناامن و بدون سرگرمی و صمیمیت است.
این افراد از زندگی خود راضی هستند و کم به مشاور مراجعه میکنند پس بهتر است که این کار از طرف خانواده فرد انجام شود.
معمولا در اواخر نوجوانی و اوایل بزرگسالی این اختلال آغاز میشود.
شخصیت اسکیزوئید با شخصیت اجتنابی چه تفاوتهایی دارد؟
کسی که دارای شخصیت اجتنابی است میخواهد که با دیگران ارتباط برقرار کند ولی به دلیل ترس از عدم پذیرش و طرد شدن از سوی دیگران از برقرار کردن ارتباط با دیگران خودداری میکند. اما شخصیت اسکیزوئید معمولا به برقرای ارتباط با دیگران علاقهای نداشته و تمایل به تنهایی دارد.
تفاوت اختلال شخصیت اسکیزوئید با اسکیزوفرنی چیست؟
بهراحتی اختلال شخصیت اسکیزوئید با تشخیص اسکیزوفرنی اشتباه گرفته میشود.
اسکیزوفرنی یک بیماری روانی شدید است که فرد مبتلا ارتباط خود را با واقعیت از دست میدهد و نوعی جنون میباشد. در حالی که افرادی که به شخصیت نوع اسکیزوئید مبتلا هستند برای دورهی کوتاهی ممکن است که دچار جنون همراه با توهمات و پندار غلط شوند که شدت یا مدت زیاد آنچه در اسکیزوفرنی مشاهده میشود را ندارد.
افراد مبتلا به اسکیزوفرنی اغلب تحت تاثیر توهمات خود هستند در صورتی که افراد اسکیزوئید به تفاوت میان افکار تحریف شده و واقعیت آگاه هستند.
با اینکه این دو بیماری با هم متفاوت هستند ولی افراد مبتلا به اسکیزوئید میتوانند با استفاده از راههای درمان افراد مبتلا به اسکیزوفرنی بهبود یابند.
چه مواردی برای افراد اسکیزوئید خطر محسوب میشود؟
افرادی که مبتلا به این اختلال هستند در معرض افزایش خطر بروز مواردی مانند اضطراب، اعتیاد به الکل یا مواد مخدر، افسردگی، اقدام به خودکشی، مشکلات کاری، مدرسه و ارتباطهای اجتماعی و … هستند.
وجه تمایز اختلال شخصیت اسکیزوئید و اختلال شخصیت پارانوئید چیست؟
معمولا نشان دهندهی اختلال پارانوئید یک بیاعتمادی فراگیر است.
قردی که به این اختلال شخصیت مبتلا است فرض میکند که دیگران از آنها سوء استفاده میکنند ، یه آنها آسیب میرسانند یا به شکلهای مختلف آنها را تحقیر میکنند در صورتی که این گونه نیست.
آنها فاصله خود را با افراد حفظ کرده و حتی ممکن است برای پیشگیری از این موارد به دیگران حمله کنند و این گونه به نظر برسد که این افراد حسود، کینهای و اهل دعوا هستند.
در آنها تفکر به طور آشکار تحریف شده است. آنها به دیگران اعتماد نداشته و از روابط نزدیک با دیگران خودداری می کنند. زندگی عاطفی این افراد تحت سلطه تمایل به خصومت و بیاعتمادی است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
آیا می خواهید به گفتگو بپیوندید؟مشارکت